VAJAK

abG faT.. asghar1chesh.. Agh Teymoor

VAJAK

abG faT.. asghar1chesh.. Agh Teymoor

۱
بزرگ ترین خانواده ای که میشناسم، خودمونیم. کارمون افتادنه، یعنی اینجوری یادمون دادن، یعنی بودنمون بستگی به همین افتادنه داره، یعنی اگه نیافتیم، خب، نیستیم!

۲
من هنوز نیافتادم. کسی هم نمی دونه کِی قراره بیافتم. یعنی نباید هم که بدونه.

۳
امروز.. یعنی دیشب، یکی افتادنمو تو خواب دیده. یه دختر ۱۸..  ۱۹ ساله که موقع خواب هم جوراب پاش میکنه.
میگه ظهر بود، ولی اینکه ظهر چه روزی بود رو نمی دونه!

۴
دو روزه نشسته رو تخت فکر میکنه: می خواد یه کاری کنه که من نتونم بیافتم.
دوستش میگه جلوی افتادنه منو نمی شه گرفت.
با دوستش موافقم.

۵
از دست دادن دوست خیلی سخته.. 
اوهوم، فردا ظهر دوست تو خواهد مرد و تو خواهی گریست و من را لعنت خواهی کرد: «اگر آن اتفاق لعنتی نیافتاده بود.» و هزار چیز دیگر..
نظرات 8 + ارسال نظر
پایتون یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:05 ق.ظ

فکر کنم مخاطب خاص داشت؟ به هر حال اینو رو تو باشگاه دم خونمون خوندم که افتادگی آموز اگر طالب فیضی

phoenix یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:26 ق.ظ http://phoenix3.blogspot.com

مهمه واقعا؟

لاف دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 05:26 ب.ظ http://msh925.persianblog.com

افتادن از چه نوعی؟ یاد عروسک شنی ها افتادم

م سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:24 ق.ظ http://barahooot.persianblog.com

خوبه ولی از کجا بیفتی و چطور بیفتی. جاییت هم قراره بشکنه و از این حرفا.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 08:39 ب.ظ

افتادن؟ یعنی چی؟ نمی فهمم. ببینم منظور خاصی داری؟ خیلی سختخ فهمیدنش. یه جور شاهکاره اصلا!
امضا ساغر
راستی اینجا چرا اسم آدمایی که کامنت میذارن دیده نمیشه؟

ساره ! چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:13 ق.ظ

نوشتنت با قبل خیلی فرق کرده !

سارا پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:47 ب.ظ http://firewithoutsmoke.persianblog.com

من افتادم اما.بدجور

[ بدون نام ] دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:08 ق.ظ

آره نوشتنت با قبل فرق کرده اصلا یه جور پختگی تو نوشته هات هس
امضا ساغر
راستی اینجا چرا اسم آدمایی که کامنت میذارن دیده نمیشه؟


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد